مجموعه طنزیمات

تو این وبلاگ هر چیزی که دیدید تعجب نکنید!

مجموعه طنزیمات

تو این وبلاگ هر چیزی که دیدید تعجب نکنید!

که مپرس!

راستش این روزا سخت میشه کسی رو پیدا کرد که دل و دماغ طنز طرب انگیز داشته باشه، یا به قول خواجه: کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد. طنزای این روزای ما هم طعم خرمالو گرفته

بعد از مدت‌ها، دیشب با حافظ بودم، یه مصرع من گفتم و مصرع دوم رو اون گفت:


دارم از ریش و عبایش گله چندان که مپرس

که چنان زو شده‌ام بی‌سر و سامان که مپرس

کس به امید فرج رأی به صندوق مکناد

که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس

هر چه می‌گویم «بازی‌است»، به من می‌خندند

زحمتی می‌کشم از مردم نادان که مپرس

زاهد از گِرد سیاست به سلامت بگذر

دل و دین می‌برد از دست بدانسان که مپرس

شهرِ شامی است که بسیار کشیدند در آن

هر کسی عربده‌ی، این که مبین‌ آن که مپرس

دین و دنیا همه را ریخت به پایش که عجیب

شیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس

گفتمش چیست نزاعات وطن عاقبتش

گفت آن میکشم اندر خم چوگان که مپرس

گفتمش تاج به خون که گرفتی در دست

گفت این قصه دراز است، به قرآن که مپرس

نظرات 18 + ارسال نظر
وحید سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:09 ق.ظ http://www.sekte13.blogfa.com

مرسی که گفتی. خودم بعدش فهمیدم ولی... نداشتم اصلاحش کنم. بازم ممنون.

خواهش میکنم

محمدعلی مومنی سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:26 ب.ظ http://maatine.com

امیدوارم این شوخی با حافظ آغازی باشد برای شوخی با دیگران.

در اصل شوخی با حافظ نبود، شوخی با همون دیگران بود.

محمدرضا(حقیر) سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:32 ب.ظ

گفتمش تاج به خون که گرفتی در دست

این مصرع سکت نداره؟

گفتمش تاج به خونِ که (چه کسی) گرفتی در دست
درسته؟

آرش فرهنگ پژوه سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:50 ب.ظ http://moghbacheiebadefrosh.blogfa.com/

بلاخره نمردیم و اپ کردن شما رو هم دیدیم!
خیلی زیبا بود دستون درد نیاد

شما هنوز خیلی چیزای ما رو ندیدی که انشالله تا قبل از مرگت میبینی!

بهار چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:48 ق.ظ http://www.neghabbasteha.blogfa.com

چطور دلت اومد شعر حافظ رو برای دیگران !!!! صرف کنی؟

فکر کنم اگه حافظ هم این روزا در قید حیات بود، حاضر بود شعرش رو واسه رو کردن این موجودات صرف کنه!

نسیم عرب امیری چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:39 ق.ظ

برادر جان مگر که ...داری
که پا رابردم افعی گذاری!

حالا کجاشو دیدی، از دم شروع شده تازه!

نازنین ( برگ بی برگی ) چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ب.ظ

=))

مهرداد چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:33 ب.ظ http://http://www.lired.blogfa.com/

در اوج یقین اگر چه تردیدی هست

در هر قفسی کلید امیدی هست

چشمک زدن ستاره در شب، یعنی

توی چمدان ماه خورشیدی هست

فکر کنم از جلیل صفربیگی بود نه؟

خاله خانباجی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:46 ب.ظ http://khalekhanbaji.blogfa.com

پس تو کار تقاضایی!
ممنون از این همه فداکاری!
شما همون حضرت حافظ و بفرستی کفایته!!!!!!!
(با همه شوخی با خاله خانباجی هم شوخی؟)

خب اگه بده با همه شوخی با شما جدی!

عه تا سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:40 ق.ظ http://www.bankol.blogfa.com

مهدی ازاده عزیز سلام
نتایج نظر سنجی شاعران برگزیده وبلاگنویسان شعر وا ادب اعلام شد
بخاطر بذل توجه از شما متشکرم

سانی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:11 ب.ظ http://www.saani.blogfa.com

که مپرس!

بله منم همینو عرض کردم!

آرش فرهنگ پژوه جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:05 ق.ظ http://moghbacheiebadefrosh.blogfa.com

سلام
نظر لطفتونه
اگر بشه انشالا می خونیمش اگرم نشه ما باز هم می خونیمش!

در هر صورت ما سعی میکنیم نشنویم!

آرش فرهنگ پژوه جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ق.ظ http://moghbacheiebadefrosh.blogfa.com

مگه شکر خند 14 هم نشده؟

بر منکرش لعنت!

برا تو چه فرق می کنه! چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:45 ق.ظ

خیلی طنز پردازان خوبن اما از طنز بی ادب منفوره.
خیلی ها ریش دارن مودب باش پسر!
همین حافظ قبل از این که شاعر باشه فقیهه.

اسمت رو نوشتی «برای تو چه فرقی میکنه» اما برام خیلی فرق میکنه که چه کسی داره این حرف رو میزنه، حالا اگه شما خجالتی هستی یه مسأله دیگه است.
طنز کارش بزرگنمایی ایرادها است با زبانی شکرین و گاهی گزنده، حالا اگه این نوشته به نظرتون بی ادبی بود، این مشکل اخلاقی به اون کسی بر میگرده که نقدش کردم، چون من فقط ایرادش رو بزرگ کردم. ضمنا کجاش بی ادبی بود؟
شما با این نگاه لطیفی که داری، لابد هر جا حافظ گفته زهد رو کنار بذار و می و ساقی بیار و ... فقاهتش رو زیر سوال میبرین و فاتحه‌ای برای ادبش میخونین!

محمدحسن آزاده پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:08 ب.ظ http://mizan34

دارم از غربت تقوی گله چندان که مپرس
======================
==================
=============
========
====
==
=
دارم امید روزی؛ازعطر گل بگوییم
ازباغ گل بگوییم؛ ازهمـدلی بگوییم

شبیر شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:18 ب.ظ http://www.shobeyr.persianblog.ir

اقا مهدی روایت داریم که در دوره آخرالزمان معروف منکر میشود و منکر معروف. میدونم که ممکنه خیلی از کسایی که ریش دارن و عبا میندازن آدمای سالمی نیستن اما این نباید منجربه نتیجه گیری اشتباه بشه. برو ببین همون کسایی که بهع عنوان افراد باتقوا ازشون تو وبلاگم نام بردی اهل ریش و عبا بودن یا نه. به نظرم باید بیشتر دقت کنی. ارادتمندم.

من هم نگفتم همه‌ی ریش و عبا دارها، با نشونه‌هایی که تو شعر دادم تقریبا معلوم میشه منظورم کی یا کیا هستند.
بر منکرش لعنت که ما هر چی از اسلام داریم، به همت روحانیونمونه. روحانی هایی که مصداق کلام معصوم علیه السلام هستند: اما من کان من الفقها صائنالنفسه. حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه. حالا باید گشت و همچین آدمهایی رو پیدا کرد.

موسوی یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:54 ب.ظ

هیچ وقت فکر نمیکردم واسه چرت و پرت هات 16 تا نظر ارسال شه :دی (البته با اراجیف بنده میشه 17 تا!!!)

ای آقا، وقتی چرت و پرتای طرف ٢٤ میلیون طرفدار داره، این ١٧ تا چیش عجیبه؟
راستی شما کدوم موسوی هستین؟

معین قزلباش پنج‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:30 ق.ظ http://inest.org

سلام وبلاگ خوبی داری
وقت کردی به من هم سر بزن

سلام
مرسی که وبلاگ خوبی دارم!
چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد